رزومه از زبان خودم ::::: متولد 1343 و دومین فرزند خانواده … در دامن مادری متدین ، مهربان ، باسواد ، اهل منطق و قائل به تربیت فرزندانی هدف دار – شاد و با ادب بزرگ شدم .
پدری تلاشگر ، متعهد ، خودساخته – مردمی و با اقتدار در راس هرم خانواده ما بود ( رحلت :29بهمن1400) و از آنجایی که تا ورود به جوانی مادر بزرگ پدری مان در کنار و همراه زندگی ما بود ، اثرگذاری اخلاقیات ، تجارب و آموزه های تربیتی او نیز را همواره داشته ام .
دوران کودکی علی رغم زندگی سخت کارگری پدر و مادرم جز شادی و لذت از کودکی چیزی را بیاد ندارم ، دوران دبستان را در دبستان دولتی طاهر و سه سال راهنمائی در مدرسه سلمان پارسی و چهارسال دبیرستان در دبیرستان نادرشاه سپری شد …
از نوجوانی با مفهوم دگرگونی سیاسی آشنا شدم و در اوج انقلاب 57 ایران سر پرشوری داشتم …
دانش آموخته عمران – دانشگاه فردوسی مشهد … بازرگان و تولید کننده – فعال اجتماعی …
از 12 سالگی ( 1355 ) پیوسته شاگرد و در کنار پدرم در عرصه کسب و کار بوده ام و بهمین جهت تجارب خوبی را در طول سالها آموخته ام … استقلال در این امر را از سال 1369 آغازیدم …
اردیبهشت 1363 تشکیل خانواده دادم و به وجود همسر و سه فرزندم ( محمدناصر – زهرا – سارا) مفتخرم و در زمان این نوشتار موهبت داشتن 4 نوه را خداوند برایم عنایت نموده است ( حانیه – زینب – فاطمه – حسین ) .
از سال 1362 به لطف و عنایت الهی بدون چشم داشت مادی پا به عرصه خدمت در سفرهای زیارتی گذاشته و تا کنون همه ساله توفیق خدمت در قسمت های مختلف به زائرین ذوات مقدس مدینه منوره و حجاج بیت ا… الحرام را داشته ام ، سالهای ۶۲ و ۶۳ و ۶۴ در کاروان پدرم که از مشهد مقدس اعزام میشدیم در معیت زائرین بعنوان خدمه کاروان انجام وظیفه نموده ام – از سال ۱۳۷۱ افتخار نوکری زائران در بدو ورود به فرودگاه جده در سمت معاونت واحد تغذیه و تدارکات را داشته و تا سال ۱۳۷۸ در این مکان در ایام حج به زائرین خدمت نمودم و همچنین سالهای ۷۹ و ۸۰ را در فرودگاه جده بعنوان سرشیفت حمل و نقل انجام وظیفه نموده ام ٫ از 1381 تا 1387 و 1389مدیریت بخشی از تغذیه و تدارکات حجاج ( ۴ سال در مدینه منوره در آشپزخانه دخیل و ۴ سال در مکه مکرمه در آشپزخانه قحطانی ) را برعهده داشتم و همچنین در سال 1390 خدمتگزار در آشپزخانه زین در عملیات عمره بودم .
در معیت پدرم در سالهای 1373 لغایت 1376 در مکه مکرمه بعنوان اولین گروههای خدمت گزار به ایرانیان مقیم خارج از کشور خدمت نموده ام – همچنین در کارنامه خود ۷ ماه ( سال ۱۳۷۷ بعنوان دستیار پدرم ) و ۳ ماه ( سال ۱۳۸۰ در مکه مکرمه ) انجام وظیفه نموده ام .
افتخار داشته ام که ۸ سفر بعنوان مدیر راهنما در ایام عمره در معیت زائرین بوده ام …
مدت 12 سال مفتخر بوده ام که جزئی از خدمتگزاران ( فرّاش ) به زائران مرقد منور امام رضا علیه السلام باشم که تجارب بس بزرگ و ارزنده ای در شناخت مسائل دینی – اجتماعی – انسانی و مدیریتی برایم داشته است .
نزدیک به شش سال از عمرم را در سفر بوده ام ، به بیش از24 کشور ( امارات – کویت – قطر – عمان – بحرین – ترکیه – یونان – آلمان – فرانسه – هلند – بلژیک – سوریه – لبنان – عراق – چین – هنگ کنگ – مالزی – اندونزی – سنگاپور – هند – پاکستان – افغانستان – کانادا – انگلستان – ارمنستان ) سفر کرده ام و تقریبا تمامی ایران عزیز را گشته و تسلط کافی بر جغرافیای آن دارم .
اعتقاد دارم که هر فرد ایرانی بنا بر وظیفه ملی در صورت توانمندی میبایست در هر زمینه ای ای که میهن او را به کار و فعالیت فرا میخواند حضور پیدا کرده و با تمامی توان در راه خدمت به انسانیت ، هم میهنان ، مسلمانان و عزت و اعتلا و آبروی ایران عزیز گام بردارد ، که بنا بر همین اعتقاد در طول بیش از 40 سال گذشته بدون هیچگونه چشمداشت مادی وبنا بر وظیفه درصحنه های مختلف ( دانشگاه – خانواده – خدمتگزاری به زائران حج و عمره – سازندگی – کار آفرینی و تولید ) شرکت کرده و به وظیفه و تکلیف خود عمل نموده ام .
تولد(24اسفند1343)
آگوست 27, 1964
متولد شدم در 24 اسفند 1364 در مشهد ، بیمارستان آمریکائی ها ( چهارراه شهدا) بدنیا آمدم – روز تولد حضرت رضا ( ع) … تاریخ تولد در شناسنامه ام را بنا بر رسوم آن زمان برای تسهیل در ورود به مدرسه 1343/06/05 ثبت کرده اند .
Read moreاولین خاطره ها (4سالگی)
ژانویه 11, 1968
زمستان 1348 ، تولد خواهرم مریم … بیاد می آورم در محله حسین باشی ( خیابان خواجه ربیع مشهد) ، پدرم که کارگر بودند 2 اتاق اجاره کرده بودند مادرم برای شستشو البسه مان در زمستان بایستی یخ حوض را میشکست آشپزخانه با همسایگان مشترک بود پدرم کار و تلاش بسیار زیادی میکرد خانه مان پر از نور و نشاط بود اولین مهربانی های مادرم را مزه مزه میکردم و اولین اقتدار پدرم …
Read moreاولین منزل شخصی پدری
اکتبر 10, 1969
بهمن 1349 با زحمت و تلاش های بسیار اولین منزل شخصی پدرم خریداری شد … ( خیابان مطهری – خیابان مهدیزاده ، آریامهر سابق)
Read moreورود به دبستان
اکتبر 12, 1970
اول مهرماه 1349 به همراه پدر نازنینم به کلاس اول دبستان رفتم …. دبستان طاهر در خیابان سناباد مشهد ، یادم هست که پدرم با موتورگازی که داشتند من را به مدرسه بردند و تحویل مدیر مدرسه آقای فتاحی که از دوستانشان بود دادند…
Read moreدومین خانه پدری (بالای شهرنشینی)
فوریه 9, 1973
زمستان 1351 ، بابا با سختی فراوان زمین 200 متری را در کوچه ارم خیابان سناباد خریدند و آرام آرام شروع به ساخت کردند و ما در میانه بساط بنائی به منزل جدید در منطقه جدید مشهد نقل مکان کردیم … شروعی برای رشد مادی پدرمان و رشد اخلاقی و اجتماعی خانواده کوچک ما ….
Read more